به قلم دکتر رسول محمدزاده
قرآن مدل انبیاء در دعوت مردم به دین حق را مطابق مراتب زیر طبقه بندی و مرحله مرحله نموده است. ما نیز هر نوع تربیت و تعلیم دین با هر نوع مخاطب اعم از دانش آموز یا … را بخواهیم سامان دهیم ، اگر بخواهیم شیوۀ قرآنی و پیامبرانه ای را اتخاذ کنیم ، بهتر است از مدل و مراحل زیر بهره گیری کنیم و اِلا ممکن است خودسری ما در این خصوص منجر به تفسیر به رأی در شوۀ تعلیم دین شود :
انبیا در وهلۀ اول موظف بودند پیام خداوند را به مردم برسانند . چنانچه خداوند نیز اولین وظیفۀ پیامبر (ص) را تلاوت آیات قرآن بر مردم می داند. لذا ما نیز در دعوت فرزندانمان به نماز ، ابتدا می بایستی آنها را با نماز آشنا نمائیم. صرفنظر از این که امر و نهیی در کار باشد. این مرحله صرفاً جنبۀ اِخباری و اطلاع رسانی دارد.
تبلیغ پیام الهی در خصوص نماز می تواند شامل موضوعاتی مانند زیر شود:
این می شود یک مدل عمومی برای ابلاغ نماز به بچه ها. حال می شود مدل های دیگری مشابه همین مدل با استفاده از آیات و روایات طراحی نمود.
پس از طراحی مدل ، می رسیم به شیوۀ ابلاغ و طرح درس نویسی . که این نیز خود کار به سزا و بسیار مهمی است. طرح درسهای ما در مقطع ابتدایی برای ابلاغ خوب و عمیق موضوع نماز ، می تواند شامل موارد زیر باشد:
بسیاری از اوقات مشکل ما در همین مرحلۀ اول است. یعنی ابلاغ ناقص یا نادرست یا نا زیبا ی پیام الهی. زمانی که می بینید کتابهای درسی بچه های ما مطلب قابل توجهی در خصوص نماز ندارند ، زمانی که می بینید معلمان ما دقیقاً نمی دانند چطور برای نماز بچه ها برنامه ریزی کنند ، زمانی که می بینید ما حتی یک فیلم سینمایی یا سریال یا انیمیشن جذاب در خصوص نماز نداریم و… همه و همه بدین معناست که ما در تبلیغ صحیح ، روشن و زیبای نماز به بچه ها مشکل اساسی داریم.
بعد از آن که پیام الهی را به خوبی به متربی رسانیدم ، به سوالاتش پاسخ دادیم و او به خوبی اقناع شد ، حال نوبت آموزش است. در قرآن کریم و سیرۀ نبوی نیز همین مراحل اجرا گردیده است. یعنی ابتداءً آیات امر به نماز بوده است ، مانند :
سپس مردم به پیامبر (ص) مراجعه نموده و از روش نماز خواندن سوال کرده اند و پیامبر ص نیز شیوۀ نماز را به ایشان آموزش داده اند. بدین صورت که به ایشان فرمودند :
و سپس مقابل چشم آنها نماز خوانده و اذکار آنرا می فرمدند و آنها نیز از حضرت می آموختند و نماز می خواندند. بنابراین مرحلۀ بعد از تبلیغ ، تعلیم است. یعنی وقتی مردم دانستند نماز چیست و چرا باید نماز بخوانند ، پیامبر ص نیز اقدام به تعلیم نماز نمودند.
بخشی از نکاتی که ما در مرحله تعلیم باید دقت کنیم ، عبارتند از:
در مرحلۀ سوم ، پس از آن که در مرحله تبلیغ ، متربی دانست خداوند به چه دلیل به نماز امر نموده است ، و در مرحلۀ تعلیم نیز به خوبی نماز را آموخت ، حال به مرحلۀ دعوت می رسیم. در مرحله دعوت ، همان طور که از اسمش پیداست ، هیچ امر و نهی و اجباری در کار نیست. بلکه یک جور پیشنهاد است. حال این پیشنهاد :
ولی به هر حال دعوت ، دعوت است. چیزی شبیه «بفرما زدن» خودمان ! دستور نیست ، اجبار و اکراه ندارد. باید دقت کنیم که قرآن صراحتاً دعوت را مقدمۀ امر به معروف و نهی از منکر می داند:
چنانچه در آیه می بینیم ، دعوت به خیر مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است. بنا بر این ما نمی توانیم و بلکه حق نداریم پیش از آنکه ابلاغ درستی نکرده ایم ، آموزش مان صحیح و به جا نبوده است ، و مردم را به خوبی دعوت نکرده ایم و… به سراغ امر و نهی مستقیم و مراتب آن برویم.
وقتی بیشتر مدارس یا نمازخانه خوبی ندارند و یا فضا و ظاهرش مناسب نیست ، زمانی که درب مساجد ما در شبانه روز ۲ تا ۳ ساعت باز است ، زمانی که محیط های اجتماعی مومنین جذابیت های چندانی برای بچه ها ندارد ، زمانی که در برنامه های مذهبی مساجد و هیئات ، تقریباً هیچ برنامۀ مجزایی برای بچه ها نداریم ، رسانه های ما جز پخش اذان وسط مسابقۀ فوتبال !! شیوۀ ای برای دعوت به نماز ندارند و… ، همگی اینها به معنای آن است که ما دعوت کنندگان خوبی به نماز نبوده ایم .
اکثر متربیان با سه مرحلۀ قبل به نماز جذب و دعوت می شوند و اقلیتی باقی می مانند که نیاز به موعظۀ خصوصی یا نیمۀ خصوصی دارند. اینها کسانی هستند که به دلائلی ، ابلاغ و دعوت عمومی کار را برایشان تمام نکرده است. لذا باید مجدداً با رویکردی دیگر و کمی خصوصی تر ، ویژه تر و با توجه به شرایط فردیِ او موعظه اش نمود. ضمناً قرآن کریم ، موعظه را فقط برای دلهای آماده سودمند می داند.
جالب اینجاست که قرآن دستور به «موعظه حسنه» می کند. بدیهی استت که بر اساس آیه ، مفهوم مخالفی نیز به نام «موعظه سیئه یا موعظه قبیحه» و امثال آن نیز وجود دارد که تلویحاً آیه ما را از آن بر حذر می دارد. در واقع محتوا یا شکل موعظه اگر برای مخاطب هدایت آور و اثر بخش نباشد ، می توان ادعا نمود که «موعظه سیئه یا موعظه قبیحه» است.
نکاتی مهم درباره موعظه حسنه (موثر) :
امر به معروفی مانند نماز ، زمانی جایز است که
در این صورت بر اساس قرآن کریم ، ما موظف به امر به نماز و پافشاری بر آن هستیم.
متاسفانه سختگیری ها ، فشارها و برخورردهای تند بعضی از متدینین نسل های قبل از ما با فرزندانشان در خصوص مساله نماز موجب گردیده است که نسل امروز ما از ترس ایجاد زدگی ، به یک تساهل و اباحه گری ای در این خصوص دچار شود. و حال آن که گریز زیاد از حد از مرزهای افراط ، ما را به مرزهای تفریط نزدیک می کند. بلکه «خیر الامور اوسطها» . نه چندان سخت گیری که گریز آفرین باشد و نه چندان آسان گیری که رهاشدگی و سهو الصلاة شدن در پی داشته باشد.
پایان
این مقاله در حال تکمیل است
اختیاری بودن